Friday, October 1, 2010

پنجره هائی برای شکستن

در جامعه شناسی پديده ای به نام شيشه های شکسته مشهور است. بر اساس اين پديده اگر شيشه های ساختمانی شکسته باشد، و اگر شيشه جديد را جايگزين شيشه های شکسته نکنی، خلاف کاران با سنگ می زنند بقيه شيشه ها را هم می شکنند. در واقع ايجاد شرايط برای يک قانون شکنی، ديگران را در شکستن بقيه قانونها جری می کند. می گويند که جوليانی با استفاده از اين پديده و جلوگيری از آن توانست ميزان جرم وجنايت درنيويورک را به ميزان قابل توجهی کم کند. يکی از کارهائی که جوليانی کرد اين بود که اجازه نداد هيچ گرافيتی يا نقاشی و نوشته کج و معوجی روی واگنهای مترو بماند. وقتی واگن مترو به انتهای خط می رسيد ، فوری کارگران آن را تميزمی کردند. تا به اصطلاح پنجره شکسته ای نباشد.
از خارج از کشور که وارد فرودگاه شدم، بنر بزرگی را ديدم که پنجره بزرگی برای شکستن را نشان می داد. هر مسافر اجازه دارد فقط 80 دلار جنس خارجی وارد کند! وقتی اظهار نامه مالياتی را درست پر می کنم و دو و نيم ميليون تومان براي يک مطب ماليات می پردازم و بعد می فهمم که شرکتی بزرگ با چند ميليارد داد و ستد فقط پنج ميليون تومان می پردازد، می فهمم که اين هم پنجره ای برای شکستن بوده است. و ديگر در خيابانها وقتی تک تک شيشه های قوانين رانندگی را می بينم که می شکنند، ديگر حرص نمی خورم. 

No comments: