Monday, January 4, 2010

مدير مدرسه و اختيار تام


آقای ميم در جلسه انجمن اوليا مربيان برگشت و در تعريف از مدير مدرسه گفت:" من آن چه که می خواهم بگويم از طرف خودم می گويم. آقای ب ، مدير مدرسه، هر کاری که بخواهد در مدرسه بکند، مختار است. هيچ کس اطلاعات ايشان را ندارد و اين کار در تخصص ايشان است. پس هر کار بکنند درست است."

دقايق آخر جلسه بود و من فرصتی برای پاسخ گفتن نداشتم، ولی فکر کردم اگر برای دادن پاسخ تا جلسه بعدی انجمن صبر کنم، حناق می گيرم. برای همين در اين جا پاسخی برای ايشان ، يا بهتر بگويم برای پيشگيری از حناق خودم، می نويسم.

تقريبا همه عالمان مديريت و جامعه شناسی عقيده دارند که انسان بطور برگشت ناپذيری پا به عصر جديدی گذاشته است که به نامهای متعددی، از جمله جامعه دانش، جامعه رويا، و جامعه اطلاعاتی ناميده می شود. يکی از مشخصه های عصر جديد اين است که ديگر فقط خدمتی که ارائه می دهيم اهميت ندارد، بلکه اين که آن خدمت چگونه ارائه می شود، به همان اندازه ارائه خدمت اهميت پيدا کرده است. يعنی اين که من بهترين درمان پزشکی را برای بيمارم ارائه دهم کافی نيست، بلکه لازم است که به بهترين وجه با او ارتباط برقرار کنم و با احترام به خصوصيات روحی او اين خدمت را انجام دهم. به همين دليل تئوری در ارائه خدمت پزشکی مطرح شده است که به "تئوری عامل" مشهور است. اين تئوری می گويد که پزشک عامل يا ايجنت بيمار است، وظيفه دارد که تمام اطلاعات لازم در مورد بيماری و راههای درمان را به بيمار بدهد، و بعد اين بيمار است که بايد از بين راههای موجود راهی را که خود صلاح می داند انتخاب کند. ممکن است بيمار درمانی را بخواهد که پزشک به آن اعتقاد ندارد، در اين صورت درمان بيمار توسط اين پزشک ادامه پيدا نمی کند. يعنی نمی گوييم پزشک بايد به هر چه بيمار می گويد گردن بنهد، ولی اجازه هم ندارد کاری را که بيمار انتخاب نکرده برايش انجام دهد. مثال از عالم پزشکی زدم که جز تخصصی ترين رشته هاست تا وقتی به مثال مدير مدرسه برمی گرديم ديگر حرفی نباشد. من که تا به حال نشنيدم کسی تخصص مديريت مدرسه داشته باشد، يا اگر هم چنين مدرکی باشد، نشنيدم که مديران مدارس ملزم به داشتن آن باشند. اما اگر حتی چنين تخصصی هم باشد:

مهم نيست آقای ب در مقام مدير مدرسه چه مقدار تجربه و تخصص دارد، وقتی قرار است تصميمی برای بچه های مدرسه بگيرد، بايد نظر والدين بچه را در نظر بگيرد. ممکن است والدين از مدير کاری را بخواهند که به آن اعتقاد ندارند، در اين صورت می توانند بچه هايشان را از مدرسه ببرند، ولی قاعدتا مدير اجازه ندارد هر طور که دلش می خواهد با دانش آموزان رفتار کند.

1 comment:

Anonymous said...

كاملا باهات موافقم ولي در نظر بگير كه در كشور هاي جهان سوم به علت ضعف مفرط همه از مدير مدرسه گرفته تا اوليا و مربيان اينجور چيزها خيلي احساس ايجاد نمي كنه و اونيكه ميفهمه مشكل خودشه كه فهميده مگه نه؟