Monday, May 5, 2008

مهارتهای تفکر خلاق


قبلا بحث کرديم که خلاقيت قابليتی ذهنی است که کمک می کند دريافتی نو از دنيای اطراف داشته باشيم. اين نو بودن می تواند در عمق يا در سطح باشد. در سطح به اين معنی است که بتوانيم چيز يا مفهومی را ادارک کنيم که تا به حالا درکش نکرده بوديم. و در عمق به اين معنی است که آنچه که قبلا درک کرده بوديم، بتوانيم به گونه ای جديد درک کنيم.

اين نکته را که گفتم به ياد داستانی از اسکار وايلد افتادم. اما قبل از داستان اجازه دهيد کمی از اسطوره شناسی يونان برايتان بگويم. در اسطوره يونان "نارسيسوس" (که به معنی گل نرگس است.) مردی بود به غايت زيبا و در عين حال خود شيفته. ( و به همين خاطر در روانشناسی به کسانی که خيلی خود شيفته هستند ،می گويند نارسيسيزم دارند.) زنی به نام اکو (که در داستان ديگری مورد نفرين "هرا" قرار گرفته بوده و فقط می توانسته حرف ديگران را تکرار کند و قادر نبوده حرفی از خود بزند) شيفته نارسيسوس می شود. ولی نارسيسوس به او بی محلی می کند. اکو چنان ناراحت می شود که به ته غار می رود و تا امروز هم همانجاست. (به همين خاطر وقتی در غاری صدا می کنيد صدای اکو را می شنويد.) ونوس از اين عمل نارسيسوس خيلی ناراحت می شود و قول می دهد که نارسيسوس را نفرينی سخت کند. او را نفرين می کند تا عاشق کسی بشود که هر گز به او نرسد. نارسيسوس روزی بر روی رودخانه ای سر خم می کند تا آب بنوشد. و وقتی تصوير خود را در آب می بيند، چنان شيفته خود می شود که ديگر نمی تواند حرکت کند. حيوانات جنگل دلشان به حال او می سوزد و از خدايان می خواهند که او را از اين حالت در اوردند. خدايان هم او را به گل نرگس تبديل می کنند. به همين خاطر کنار رودخانه ها گل نرگس را می بينيد که سر در آب خم کرده است.

اسکار وايلد اين داستان را اين گونه تمام می کند. روزی حيوانات به سراغ رودخانه می آيند و می گويند تو که هر روز نارسيسوس را می ديدی حتما خيلی از اين موضوع لذت می بردی.

رودخانه پاسخ می دهد:"نارسيسوس؟ من اصلا متوجه او نشده بودم، من فقط در چشمان او خودم را نگاه می کردم!!!)

اين چرخش در نگاه ،فکر نمی کنم احتياج به توضيح داشته باشد. اسکار وايلد يک موضوع را از ديد ديگری نگاه کرده، يعنی عمق نگاه خود را عوض کرده است و داستانی خلق کرده است.

برای تقويت اين نوع نگاه ، ابزارهائی دراختيار داريم که به پرورش مهارت تفکرخلاق می پردازد. به ياد داشته باشيم که مهارت تفکر خلاق با خود خلاقيت فرق می کند. مهارت تفکر خلاق آن چيزی است که فرا می گيريم تا خلاقيت ما تقويت شود.

تمامی مهارتها برای فرا گيری نياز به زمان دارند و هر کسی با فراگرفتن اين مهارت ها، بسته به استعداد ذاتی، استفاده ای متفاوت از آن می کند. مثل مهارت شنا کردن : با خواندن در مورد شنا کردن ، نمی توان شناگر شد. بايد بياموزيد، بايد تمرين کنيد و به مرور زمان اين مهارت را فرا بگيريد. کسانی هستند که بعد از فراگرفتن مهارت با تمرين مداوم به سطح ملی می رسند. کسانی هم هستند که تا اين حد ياد می گيرند که بتوانند در حد متعارف شنا کنند و از آن لذت ببرند.

مهارتهای تفکر خلاق هم همينطور هستند. بايد برا فراگرفتن آنها زمان صرف کرد، تمرين کرد و بعد از تسلط بر آنها، بسته به استعداد ذاتی خلاقمان، ممکن است دستيابی بزرگ يا در سطح خودمان داشته باشند.

چند پست بعدی را به ابزارهائی اختصاص می دهم که مهارتهای تفکر خلاق را تقويت می کنند.



عکس اين صفحه: اگر سهراب می گويد چرا در قفس هيچ کس کرکس نيست، من می گويم چرا هيچکس کلاغ نگه نمی دارد. آيا کلاغها قشنگ نيستند؟

No comments: