Sunday, January 13, 2008

مقدمه ای بر شش کلاه تفکر


ايده شش کلاه تفکر آقای "دبونو" را خيلی دوست دارم. برای اين که به ما انسانها که عادت به افراط يا تفريط داريم کمک می کند که تعادل را حفظ کنيم. بگذاريد بيشتر توضيح دهم:

الان تاکيد بر تفکر انتقادی يا تحليلی خيلی مُد است، و انقدر بر آن تاکيد می کنيم که انگار جور ديگری از تفکر وجود ندارد. از طرف ديگر عده ديگری (از جمله خودم و تعدادی از دوستانم) تاکيد به فراگيری تفکر خلاق داريم. اما ترس من از اين است که تاکيد بر تفکر خلاق زمانی انقدر زياد شود که فراموش کنيم که انواع ديگری از تفکر وجود دارد که در کنار تفکر خلاق می تواند کمک کننده باشد. خلاصه اين که يک نوع تفکر به تنهائی برای ما کافی نيست. اگر فقط تفکر خلاق داشته باشيم بدبخت می شويم.

مشکل ما در تفکر اين است که احساس، اطلاعات و استدلال منطقی مثبت و منفی و تفکر خلاق را با هم مخلوط می کنيم. به همين خاطر شش کلاه طراحی شده اند. شما اگر به تنهائی به مساله ای می پردازيد يا در يک جلسه يا گروه کاری را بررسی می کنيد می توانيد از شش کلاه استفاده کنيد. ما معمولا از جنبه های مختلفی می توانيم در مورد يک مساله فکر کنيم. در بيشتر موارد وقتی مساله ای را مطرح می کنيد از جنبه استدلالی منفی به آن پرداخته می شود. روش شش کلاه کمک می کند که موضوع از جنبه های ديگر مورد ارزيابی قرار نگيرد.

وقتی مساله ای را بررسی می کنيد بايد از شش جهت بررسی شود.

فرض کنيد در جلسه ای هستيد و داريد در مورد اين که "ايا زنها سياستمداران خوبی می شوند؟" فکر می کنيد. ممکن است شما دستتان را بلند کنيد و شروع به اظهار نظر کنيد اما مهم است اول بگوييد چه کلاهی به سر گذاشته ايد. مثلا می گوييد کلاه سفيد: اطلاعات جمع آوری شده نشان می دهد که مثلا در زمان نخست وزيری اينديرا گاندی هند چه پيشرفتهائی کرده است.

از اينجا می توانيد حدس بزنيد که کلاه سفيد مربوط به جمع آوری اطلاعات است.

کلاه قرمز مربوط به احساس درونی که در مورد يک موضوع داريد. لذا اگر من بگويم : کلاه قرمز، فکر نمی کنم زنها سياستمداران خوبی شوند. شما ديگر نبايد بپرسيد چرا. چون اين فقط احساس درونی من است.

کلاه سياه مربوط به استدلالهای منفی است. مثلا می گوييم خانمها چون مسئوليت بزرگ کردن بچه ها را دارند سياستمدار خوبی نمی شوند. متاسفانه می بيند در بيشتر ارزيابيها فقط اين کلاه به سر گذاشته می شود. علت آن چيزی است که تله هوش ناميده می شود. انسانهای باهوش دوست دارند هميشه حق با آنها باشد و بهترين راه برای اين که هميشه حق با شما باشد اين است که خود ايده ای ندهيد و فقط بقيه را نقد کنيد. يادم است آقای مدرس صادقی در مقاله ای نوشته بود آنهائی که نويسنده خوبی نمی شوند، به نقد داستان روی می آورند. کمتر کسی می آيد نقد کسی را نقد کند.

کلاه زرد استدلالهای مثبت است. مثلا زنها چون عاطفی ترند و بهتر ارتباط برقرار می کنند، سياستمداران خوبی می شوند.

کلاه سبز کلاه خلاقيت است. ممکن است در حل مساله ای ايده ای کاملا متفاوت به نظرتان برسد اين کلاه سبز است.

کلاه آبی، مثل آسمان بر روی همه چيز قرار می گيرد. کلاه آبی می گويد که در حل يک مساله خاص، کلاههای ديگر را به چه ترتيبی استفاده کنيم و چگونه تصميم بگيريم. شايد در مساله خاصی کلاه قرمز يعنی احساسات درونی ما خيلی مهم نباشد و ....

No comments: