Friday, January 15, 2010

آن چه تو را به اين جار رسانده است، تورا به آن جا نمی رساند



جمله ای همه جا نقل می شود که می گويد: "نوآوری 1 درصد الهام و 99 درصد تلاش و عرق ريختن است"
Innovation is one percent inspiration and 99 percent perspiration
می گويند اديسون اين حرف را زده. انقدر اين گفته جا افتاده است که يکی از مديران وزارت بهداشت زير تمام اي ميلهايش آن را می نويسد.
من فکر می کنم اين جمله همان چيزی است که ما را به اين جا رسانده است. ولی به نقطه ای که در آينده می خواهيم برويم نمی رساند. در دو منبع مطالبی خواندم که به نظرم نشان می دهد جمله اديسون در جامعه آينده می تواند صدق نکند.
آقای موگنسن کتاب جالبی نوشته به اسم انسان خلاق. متن انگليسی آن را در اين لينک می توانيد پيدا کنيد. به فارسی هم ترجمه شده است. او می گويد پيشرفت فناوريها باعث شده که در جامعه آينده که او جامعه انسان خلاق می نامد، الهام 99 درصد اهميت را به خود اختصاص دهد و آن کارهائی که پشتکار اديسونی انجام می داد را علوم کامپيوتری و فناوريهای جديده به عهده بگيرند. يعنی پشتکار خوب است ولی ديگر آن اهميتی که در جامعه قبلی داشت ندارد.
چند وقت پيش آخرين نمونه کارتونی کتاب هديه کريسمس نوشته چارلز ديکنز را به بازی جيم کری ديدم. تعجب نکنيد: با بازی جيم کری نه صدای او. برای اين که با فناوری چديد بازی او را تبديل به کارتون کرده اند. اين را مقايسه کنيد با کارتونهائی که والت ديسنی با نقاشی تک فريم می ساخت. شايد با اين مقايسه به اهميت بيشتر ايده و خلاقيت در جامعه امروز پی ببريم.
چند روز قبل مطلب ديگری مطالعه کردم از ست گادين تحت عنوان همه بازاريابها دروغگو هستند:
Seth Godin: “All marketers are liars”
در مورد جزييات کتاب بعدا بيشتر می نويسم. آقای گودين مطلبی می گويد که فکر می کنم به گونه ای تاکيد بر زياد شده اهميت ايده در جامعه جديد دارد. او می گويد در گذشته  توليد در قله ای قرار داشت که سمت چپش ابداع و سمت راستش بازاريابی بود. امروزه اين قله به زير آمده و دو سوی آن بالا رفته اند. يعنی توليد ديگر خيلی سخت نيست. آن چه شما را به سوی موفقيت می برد، داشتن ايده و ابداع مناسب و بعد از آن بازاريابی خوب برای کالايتان است. من فکر می کنم يکی از چيزهائی که در گذشته کار افراد نو آفرين را مشکل می کرد سختی مراحل توليد بود. ولی همانطور که آقای گودين می گويد اين مرحله ساده تر شده است ،و امروزه ايده خوب و بازاريابی مناسب حرف اول را می زند.

2 comments:

Anonymous said...

آقای راوی، ما مشتری دائمی بلاگ شما هستیم. دست شما درد نکنه خیلی خوب مینویسین.

Hamid said...

سلام من كاملا با حرفات موافقم و اضافه كنم كه اين موضوع براي حركت اجتماعي و اقتصادي ما يه ضرورت و يك بايد هست اما مي خوام توجه داشته باشي كه در مدل سه حالتي وضعيت ما- راه ما - هدف ما اين نوع فكر كردن باعث خوشبيني غير واقعي ميشه خودت كه با درد سر هاي توليد در ايران آشنا هستي چه برسه به توليد يك ايده جديد. قربانت كه منو به حرف مياري